🐟🐠روز ۴ – آیا ماهی گرفته‌اید؟ درس 🐟🎣🎏اطاعت

شاگردان عیسی تمام شب به ماهی‌گیری رفتند. به نظر می‌رسید که مدت زیادی است بدون گرفتن ماهی بیرون هستند. این بار، آنها مصمم بودند تا هر چه قدر می‌توانند بمانند و حداقل با دست خالی به خانه برنگردند. عیسی از مردگان برخاست و بعد از آن شب طولانی و خسته‌کننده به آنها ظاهر شد! او فریاد زد: “رفیقان، آیا ماهی گرفته‌اید؟” “نه”، آنها پاسخ دادند. سپس او گفت: “تور های خود را به سمت راست قایق بیندازید، و چندتا خواهید گرفت!” آنها این کار را کردند و نتوانستند تورها را بالا بکشند زیرا ماهی‌های زیادی در آن بود. بعد از آن، عیسی با آنها صبحانه خورد و هویت خود را به آنها آشکار کرد.

آن شب طولانی انتظار با یک فرمان از عیسی به پایان رسید. زمان انتظار ما می‌تواند آغاز برکت‌ها باشد—برکت‌هایی که نمی‌توانیم در خود جای دهیم. گاهی آنقدر مشغله‌های زندگی ما را به این طرف و آن طرف می‌کشاند که خودمان را هم گم می کنیم ولی به طریقی صدای خدا را می‌شنویم که ما را به زندگی برمی‌گرداند. دیگر نیازی به احساس ناامیدی نیست. همانطور که خدای جهان دروازه‌های آسمان را برای نجات و برکت ما می‌گشاید، باید آهنگ رهایی را بخوانیم.

، دوست من، یک لحظه فکر کن: خدا منتظر پاسخ ماست، او می داند چه در زندگی ما می‌گذرد. درست مانند اینکه او می‌دانست شاگردانش چیزی نگرفته‌اند، او هنوز از آنها پرسید، درست است؟

اطاعت از او برای روح و جان ما خوب است. شنیدن صدای خدا در تصمیمات و زندگی روزمره‌مان باید اولویت ما باشد. وقتی به سمت او برمی‌گردیم و به صدای زیبا و دلنشین شبان اعظم گله گوش می‌دهیم، زندگی ما برکت می‌یابد زیرا ما به صدای خدا و آنچه که او برای ما می‌خواهد، اطاعت می‌کنیم. و واقعا هم نیاز به او داریم. سپس چه اتفاقی می‌افتد؟ او خود را به ما آشکار می‌کند. نه، آتش‌های این زندگی دیگر ما را نمی‌سوزاند. ما در کنار او از آتش عبور می‌کنیم. ما قوی هستیم؛ ما متعلق به او هستیم. نه تنها او با ما غذا خواهد خورد، بلکه پادشاه پادشاهان، که آسمان‌ها و زمین را آفریده است، درست در سر میز ما با ما دیدار خواهد کرد. آیا قلب‌هایمان را باز خواهیم کرد و او را دعوت خواهیم کرد؟

بیایید دعا کنیم:

خدای همه برکت‌ها، عیسی مسیح، از تو سپاسگزارم که ما را از اندوه و غم خارج کرده و به میز خود دعوت کرده‌ای. خداوندا، بگذار امروز این دعوت را بپذیرم و با تو غذا بخوریم. آیا اجازه می‌دهی که عمیق‌تر به شناخت تو بروم؟ بگذار امروز با تمام وجود از تو اطاعت کنم. هر چه می‌گویی، هر زمان که رهبری کنی، من تماماً متعلق به تو هستم. سپاسگزارم، پدر. در نام تو دعا کردم. آمین

“او به آنها گفت: «ای فرزندان، چیزی برای خوردن ندارید؟» پاسخ دادند: «نه!» گفت: «تور را به جانب راست قایق بیندازید که خواهید یافت.» ایشان چنین کردند و از فراوانی ماهی قادر نبودند تور را به درون قایق بکشند.”
‮‮یوحنا‬ ‭۲۱‬:۵-۶‬ ‭

‬‬

“چون عیسی در کنار دریاچۀ جلیل راه می‌رفت، دو برادر را دید به نامهای شَمعون، ملقّب به پطرس، و برادرش آندریاس، که تور به دریا می‌افکندند، زیرا ماهیگیر بودند. به ایشان گفت: «از پی من آیید که شما را صیاد مردمان خواهم ساخت.» آنان بی‌درنگ تورهای خود را وانهادند و از پی او شتافتند. چون به راه خود ادامه داد، دو برادر دیگر یعنی یعقوب پسر زِبِدی و برادرش یوحنا را دید که با پدرشان زِبِدی در قایق بودند و تورهای خود را آماده می‌کردند. آنان را نیز فرا خواند؛ ایشان بی‌درنگ قایق و پدر خود را ترک گفتند و از پی او روانه شدند.”
‮‮. مَتّی‬ ‭ ۴‬:‭۱۸‬-‭—— ۲۲‬ ‭‬‬

نوشته داریوش یوحنا